جدول جو
جدول جو

معنی انگار هکردن - جستجوی لغت در جدول جو

انگار هکردن
ترک کردن، رها کردن، قید چیزی را زدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انگار کردن
تصویر انگار کردن
پندار کردن، فرض کردن، گمان کردن، خیال کردن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ صَ دَ)
فرض کردن. تقدیر کردن. شمردن. تصور کردن. پنداشتن. گرفتن. تقدیر کردن. انگاشتن. گمان کردن: انگار می کنم که ورنجستم. انگار کن اینجا خانه ماست، اینجا هم مسجد. (از یادداشتهای مؤلف). و رجوع به انگار شود، نسناس را گویند یعنی دیومردم، و آن جانوری باشد وحشی شبیه به آدمی. (برهان قاطع) (از انجمن آرا) (از آنندراج) ، در مؤیدالفضلاء به معنی بسباس آمده است که بهندی جاوتری می گویند. (برهان قاطع). و رجوع به انجدان و آنندراج شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
وازدن افراچ گفتن امتناع کردن وازدن ناخستو شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
Stow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
Deny, Disown
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
arrimer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
nier, renier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
انباشتن، ذخیره سازی
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
नकारना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
गुप्त रूप से रखना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
estibar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
menyimpan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
ปฏิเสธ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
เก็บไว้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
ontkennen, verwerpen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
opslaan
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
לאחסן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
negar, desheredar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
menyangkal, menafikan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
armazenar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
stivare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
negare, rinnegare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
negar, deserdar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
否认
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
装载
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
zaprzeczać, wyrzec się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
składować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
заперечувати , відрікатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
складати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
leugnen, verleugnen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
verstauen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
отрицать , отречься
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
укладывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انکار کردن
تصویر انکار کردن
להכחיש
دیکشنری فارسی به عبری